تاریخ : چهارشنبه 11 بهمن 1391 | 07:34 ب.ظ | نویسنده : الیاس
سلام خدمت دوستان گلم . ببخشید یه مدت نبودم .
برچسب ها: شعر، الیاس اهورا، شعر سیاسی، شعر اجتماعی، شعر اعتراضی، خانواده اهورا، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند،
یه بغضی که توی گلوت گیر کرده
ساعت و نگاه میکنی و اون دیر کرده
وسط خیابون میترکه بغض گلوت
نگاه نکن کسی نیستش پهلوت
بهت میخندن از دور عابر های پیاده
با ترحم نگاه میکنن و میگن تفلکی و بیچاره
این جا زمینه ولی تو باور نداری
خودت و بکش اگه طاقت نداری
جنس عشق های این جا مقواییه
سادگیش . داستان جنایی و معماعیه
این جا زمینه . میبینی ؟ همینه
هر نفس گرگ ها در کمینت
این جا زمینه . میبینی ؟ همینه
ریدن به باور و یقینت
این جا زمینه . . .
الیاس اهورا
+ این شعر هنوز کامل نشده اگه حسش بیاد سعی میکنم ادامش بدم .
برچسب ها: شعر، الیاس اهورا، شعر سیاسی، شعر اجتماعی، شعر اعتراضی، خانواده اهورا، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند،
تاریخ : شنبه 6 آبان 1391 | 01:56 ب.ظ | نویسنده : افشین اهورا
تاریخ : جمعه 5 آبان 1391 | 07:24 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا
گاهی از یک احساس که در گوشه ی
ذهنت تو را مدام به یادِ خاطراتِ تلخ می اندازد
خسته می شوی
حتی به بالا آوردن آن هم راضی می شوی
ای کاش احساسات ماننده انسانی بی تفاوت
مرا تنها می گذاشت
آرام آرام در نوشته هایم غرق می شوم
آنقدر می نویسم تا دیگر در آن معلوم نشوم
احساساتم را در آن گم می کنم
و خودم را از یاد می برم . . .
(مریمــ اهورا)
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: مریم اهورا، احساس یک خاطره، اشعار عاشقانه، ای کاش احساسات ماننده انسانی بی تفاوت مرا تنها می گذاشت، خانواده اهورا، هنر داستان و شعر، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند،
تاریخ : سه شنبه 2 آبان 1391 | 09:28 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا
این سرزمین من است
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: مریم اهورا، خانواده اهورا، سرزمین من، حس کن آینده ای دیگر را . . .، شعر، هنر داستان و شعر و ...، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند،
سرزمینی که در آن رشد کردم
این زادگاه من است
در آن برافراشته می شوم
این سرای مرده و یخ زده روزی
با دستانمان به حقیقت ابدی خود می رسد
ما سکوت آن را روزی به صدای گشودن
بال فرشتگان مبدل می کنیم
جاودانگی حیات در آن را به زمینیان می بخشیم
نور را از لابه لای این
مه غلیظ به پایتخت خود دعوت می کنیم
به پرواز فرشتگان در آسمان آبی بیاندیش
حس کن آینده ای دیگر را . . . (مریمــ اهورا)
+الیاس عزیزم دوست خوبم برای همه چی ازت ممنونم...
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: مریم اهورا، خانواده اهورا، سرزمین من، حس کن آینده ای دیگر را . . .، شعر، هنر داستان و شعر و ...، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند،
تاریخ : چهارشنبه 19 مهر 1391 | 05:58 ب.ظ | نویسنده : الیاس
به نام خدا
فروغ فرخزاد یکی از شاعران خوب کشور ما هستش که به خاطر نوع شعر هاش خیلی کم بهش پرداخته شده.
من حدود 4 سال پیش با فروغ و شعر های زیباش اشنا شدم . تا الان کل شعر هاش و 3 یا 4 بار خوندم 2 تا کتاب راجع به زندگی و نقد شعر هاش خوندم و دکلمه شعر هاش و با صدای خودش همچنین با صدای زنده یاد خسرو شکیبایی دارم . و همچنین مستند زندگیش و همراه با فیلمی که ساخته به اسم خانه سیاه است دیدم و واقعا از این کار هام لذت بردم و الان افسوس میخورم که چرا زودتر نشناختمش .
سال شمار زندگی فرغ فرخزاد :
1313 - 8 دی ماه تولد فروغ زمان در تهران . امیریه کوی خادم ازاد فرزند خانواده سروان محمد فرخزاد و توران وزیری تبار
1325 - ثبت نام در دبیرستان خسرو خاور
1328 - حضور در کلاس های نقاشی علی اصغر پتگر
_ ورود به هنرستان بانوان کمال الملک
_ازدواج زود هنگام در سن 15 سالگی با پرویز شاپور نوه خاله مادری و همسایه پشت به پشت خانه شان .
_اقامت در اهواز و ابادان در کنار همسر
1330 - چاپ نخستین شعر فروغ " گناه " در مجله روشن فکر توسط فریدون مشیری و اعتراض های شدید به چاپ این اثر
1331 - تولد تنها فرزند فروغ "کامیار" در 27 خرداد
_ انتشار اسیر اولین مجموعه شعر فروغ در بهار 31
_ شدت گرفتن اختلاف با پرویز شاپور پس از چاپ " اسیر " و بستری شدن در اسایشگاه روانی
1332 - بازگش به تهران با پرویز شاپور
1334 - جدایی از پرویز در 17 ابان و چند ماه زندگی در خانه طوسی حائری و سپس بازگشت به خانه پدری
_ بستری شدن چند روزه در بخش روانی بیمارستان
_ نوشتن چند داستان کوتاه و همکاری با نشریات با اسم مستعار
_ چاپ دوم اسیر با مقدمه شجاع دین شفا
1335 - انتشار دومین دفتر شعر فروغ دیوار و تقدیم به پرویز شاپور
_ سفر به ایتالیا و المان و اغاز اشنایی حرفه ای با سینما
_ مشارکت در دوبلاژ چند فیلم به زبان فارسی در ایتالیا زیر نظر الکس اقا بابایان
1336 - ترجمه تعدادی شعر المانی به همراه برادرش امیر مسعود
_ بازگشت به ایران در مرداد ماه و چاپ خاطراتی از سفر اروپا در مجله فردوسی که پس از 8 قسمت نا تمام ماند .
_ انتشار داستان های کوتاه " بی تفاوت " و " کابوس " در فردوسی
1337 - انتشار عصیان سومین دفتر شعر فروغ
_ اشنایی با ابراهیم گلستان و فراگیری تدوین فیلم از او و همکاری با موسسه ی فیلم گلستان
1338 - تدوین فیلم مستند یک اتش
_ اعزام به انگلیس از سوی گلستان برای تکمیل اموزش تدوین
_ همکاری با گلستان در کار گردانی و تدوین مستند چشم انداز
1340 - چاپ دوم " دیوار "
_ بازی در فیلم کوتاه خاستگاری به کارگردانی ابراهیم گلستان و تمرکز بیشتر بر فعالیت حرفه ای هنری سینما در زمینه های کارگردانی بازیگری و دوبلاژفارسی
1341 - ساخت فیلم مستند "خانه سیاه است"
_ تقبل سرپرستی کودکی به نام حسین از جذام خانه بابا باغی تبریز که فیلم فروغ طی 12 روز در انجا فیلم برداری شده بود
_ همکاری با شاهین سرکیسیان در ترجمه نمایش نامه "ژان مقدس" اثر جرج برنارد شاو
1342 - انتشار "تولدی دیگر" چهارمین مجموعه شعر فروغ تقدیم شده به ابراهیم گلستان
_ چاپ سوم اسیر
_ دریافت جایزه ی بهترین فیلم جشنواره ی اوبرهاوزن المان برای "خانه سیاه است"
1343 - انتشار گزیده اشعار فروغ به انتخاب خودش توسط دو ناشر
_ انتخاب شعر برای دفتری برگزیده از شعر معاصر ایران که با اضافاتی در سال 47 با نام "از نیما نا بعد" به چاپ رسید
_ انتشار ویژه نامه مجله ارش درباره فروغ
_ بازی در فیلم "خشت و اینه"به کارگردانی ابراهیم گلستان در کنار پرویز فنی زاده جمشید مشایخی محمد علی کشاورز و ...
_ چند بار دستگیری به خاطر فعالیت های ازادی خواهانه
_ سفر به ایتالیا و المان
_ سرودن چند شعر مشترک با احمد رضا احمدی و یدالله رویایی
1344 - به شعر برگرداندن بخش های منظوم دو نمایش نامه از برتولت برشت و فردریک دورنمات ترجمه حمید سمندریان .
_ دومین خودکشی نافرجام فروغ با قرص پس از سال 42
_ روی اوردن پبیش از پیش فروغ به نقاشی
1345 - ترجمه تعدادی از اشعار فروغ در المان انگلستان و سوئد
_سفر به ایتالیا برای شرکت در جشنواره ی فیلم پزارو و تقدیر از فیلم "خانه سیاه است" در این جشنواره
_ فعالیت برای انعکاس جهانی وضعیت حقوق بشر در ایران
_ تصادف اتومبیلش در خیابان لقمان و الدوله ی دروس و مرگ فروغ در 24 بهمن دفن پری شادخت شعر ادمیزادان در 26 بهمن در گورستان ظهیر الدوله دربند تهران .
شعر فتح باغ از دفتر تولدی دیگر فروغ فرخزاد
ان کلاغی که پرید
از فراز سر ما
و فرو رفت در اندیشه ی اشفته ابری ولگرد
و صدایش همچون نیزه ی کوتاهی پهنای افق را پیمود
خبر ما را با خود خواهد برد به شهر همه میدانند
همه میدانند
که من و تو از ان روزنه ی سرد عبوس
باغ را دیدیم
و از ان شاخه بازیگر دور از دست
سیب را چیدیم
همه میترسند
اما من و تو به چراغ و اب و اینه پیوستیم
و نترسیدیم
سخن از پیوند سست دو نام در اوراق کهنه ی یک دفتر نیست
سخن از صمیمیت تن هامان در طراری
و درخشیدن عریانی مان
مثل فلس ماهی ها در اب
سخن از زندگی نقره ای اوازیست
که سحر گاهان فواره ی کوچک میخواند
ما در ان جنگل سبز سیال
شبی از خرگوشان وحشی
و در ان دریای مضطرب خونسرد
از صدف های پر از مروارید
و در ان کوه غریب فاتح
از عقابان جوان پرسیدیم
که چه باید کرد
همه میدانند
همه میدانند
ما به خاب سرد و ساکت سیمرغان
راه یافته ایم
ما حقیقت را در باغچه پیدا کردیم
در نگاه شرم اگین گلی گم نام
و بقا را در یک لحظه ی نا محدود که دو خورشید بهم خیره شدند
سخن از پچ پچ ترسانی از ظلمت نیست
سخن از روز است و پنجره های باز
و هوای تازه
و اجاقی که در ان اشیا بیهوده میسوزند
و زمینی که دگر ز کشتی بارور است
و تولد و تکامل و غرور
سخن از دستان عاشق ماست
که پلی از پیغام و عطر و نور و نسیم
بر فراز شب ها ساخته اند
به چمنزار بیا
به چمنزار بزرگ
و صدایم کن از پشت نفس های گل ابریشم
همچنان اهو که جفتش را
پرده ها از بغض پنهانی سر شارند
و کبوتر های معصوم
از بلندی های برج سپید خود
به زمین مینگرند
دانلود دکلمه شعر فتح باغ با صدای فروغ فرخزاد
طبقه بندی: شعر، بیوگرافی بزرگان،
برچسب ها: فروغ فرخزاد، دانلود دکلمه های فروغ با صدای خودش، شعر فتح باغ از فروغ فرخزاد، سالشمار فرغ فرخزاد، الیاس اهورا، هنر داستان و شعر و ...، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند،
تاریخ : جمعه 17 شهریور 1391 | 07:17 ب.ظ | نویسنده : الیاس
سلام دوستان عزیز . ببخشید که این چند روز کم پیدا بودم و نمیتونستم به وبلاگ های قشنگ تون سر بزنم .
طبقه بندی: شعر، روزمرگی های ما،
برچسب ها: الیاس اهورا، مگر من چه هیزم تری بهت فروختم ای زندگی .، روزمرگی های من .، باز هم من بی کار شدم .، شعر، هنر داستان و شعر و ...، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند،
اخه تا ساعت 12 شب یا شاید هم بیشتر سر کار بودم . بعدش هم که مثل جنازه دراز به دراز می افتادم .
ولی الان یه 2 روزی میشه که باز یه مشکلی برام پیش امد و یه اتفاق باعث شد که من دوباره بی کار بشم .
نمیدونم چرا زندگی داره اینقدر به من سخت میگیره این چهارمین کاری هستش که بعد از بد شانسی های مکرر و بعد از بیرون امدن از کار اصلیم یعنی روزنامه همشهری داره از دستم میره این کارم و یه جورایی دوست داشتم چون وسط هاش یه خورده ای وقت خالی داشتم و میتونستم یه 2 خطی کتاب بخونم و یه نیم چه خطی هم بنویسم . ولی افسوس . البته فعلا جای امید هست .
نمیدونم شاید این اتفاق ها در اخر به نفع خودم تموم بشه واقعا نمیدونم دیگه مغزم هنگ کرده .
ای زندگی مگر من چه هیزم تری به تو فروختم
من که دم نزدم و در اتش تو مدام سوختم
من که تبدیل به زغال شدم درونت ای زندگی
رنگ و شیره ی جوانی ام را در قمار تو باختم
طبقه بندی: شعر، روزمرگی های ما،
برچسب ها: الیاس اهورا، مگر من چه هیزم تری بهت فروختم ای زندگی .، روزمرگی های من .، باز هم من بی کار شدم .، شعر، هنر داستان و شعر و ...، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند،
تاریخ : یکشنبه 18 تیر 1391 | 11:34 ب.ظ | نویسنده : الیاس
واسه هر خطری یه روز پا بودی
یه دوست خوب واسه ادامه راه بودی
کبود بودی مثل کبودی های باز جویی
نه منی بود و نه تو , من و تو با هم ما بودیم
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: الیاس اهورا، هنر داستان و شعر و ...، شعر های زیبا، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند، شعر و داستا ن های خانواده اهورا، کبودی های باز جویی، نسل سوخاری،
در این دوران باید اهسته باشی
زیاد نری سرعت
زیاد هم حرف بزنی اسمت را میگذارند مرتد
گفتن بعضی حرف ها ریسک است
مثال این است در قزوین بگردی تو با شرتک
قسمتی از شعر دوران من
از مجموعه نسل سوخاری
طبقه بندی: شعر، مجموعه نسل سوخاری،
برچسب ها: الیاس اهورا، هنر داستان و شعر و ...، شاعران، خانواده اهورا، نسل سوخته، نسل سوخاری، سیاست کثیف این روزها، داستان، دوران من، نثر ادبی، هنرمندان، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند، هوای عشق تازه نیست تو رگ هام، تن نمیدم به رنگ کهربایی،
.: Weblog Themes By Pichak :.